دانلود رمان حماقت
خلاصه داستان :دانلود رمان حماقت کلمه ای پر معناست که این روز ها زیاد میشنویم .این رمان در خصوص زنی است که به خانواده خود میکند . در این داستان ، برخورد همسرش و آینده فرزندش را شرح میدهیم .آیا دخترش میتواند زندگی خوبی داشت باشد ؟دید دخترش نسبت به ازدواج چگونه است ؟ آیا میتواند عاشق شود؟ ایا سر نوشتی مانند مادر خود دارد؟ ایا خود را از منجلاب زندگی خارج میکند و به آرامش زندگی میرسد؟

دانلود رمان حماقت
Apkدانلودرمان برای اندروید ، تبلتJarدانلود برای جاواPDFدانلود پی دی اف برای موبایل - تمامی گوشی هاePubدانلود برای آیفون ، ایپد ، اندروید ، تبلت
باور کردنی نبود . مجتمعی با این وسعت این همه کاسب را یک جا در خود
جمع کرده باشد . به هر حال جای خوشبختی بود که بعد از این، پروانه
مستقیما میتوانست خرید روزانه را انجام دهد و باری از دوشم بردارد.
بنابراین،خیلی زود آن چه را که حس کردم ،به ذائقه هایمان سازگار است
، فراهم کردم و به خانه برگشتم و در کنار اعضای خانواده ام ، زندگی
جدیدی را در فصل تازه ای از سال شروع کردیم . در دومین شب اقامتمان
پروا هم پا به مرز پنج سالگی گذاشت و کیک جشن تولدش ،شام شب
شد.
صبح روز سوم ، تازه ها کهنه شدند و زندگی به روال همیشگی اش ، پا
به پای ثانیه های تکراری قدم برداشت. یک روز…یک هفته …یک ماه… اما
انگار این جا اهنگ خانه ی قدیمی مان را نداشت ؛ زیرا پروانه نسبت به من
سرد و بی اعتنا شده بود،به طوری که بعضی اوقات حس میکردم،حتی مرا نمی بیند.
اوایل به این باور که شاید دلتنگ مادرش میشود ؛بی خیال شدم تا بلکه به مرور زمان ،به دوری عادت کند ؛ اما، انگار این طور نبود .چرا که این فاصله روز به روز بیشتر می شد.
تا این که یک شب متوجه انگشتر جدید او