دانلود رمان آزاد اندروید،جاوا،pdf،ایفون
خلاصه:دانلود رمان آزاد ازاد یه پسر خشن وعصبی هست که بعداز تولد ازخانوادش جدا شده وبه جای برده شده که از اون یه ادم بد اخلاق ساخته یه برادر دو قلو به اسم فرزان داره که عاشق دختر شیرازی بنام مهر ماه هست که به تهران اومده برای تحصیل ..ازاد بعد از سالها برمیگرده به برادرش نزدیک میشه واز فرزان میخواد براش کاری انجام بده ولی فرزان قبول نمیکنه از اونجای که ازاد همیشه به روش خودش عمل میکنه مهرماه رو میدزده تا فرزان رو مجبور به انجام کارش بکنه!!در این بین اتفاقاتی بین آزاد ومهرماه میفته!!!
Apkدانلودرمان برای اندروید ، تبلت
PDFدانلود برای کامپیوتر ، ویندوز
PDFدانلود پی دی اف برای موبایل - تمامی گوشی ها
ePubدانلود برای آیفون ، ایپد ، اندروید ، تبلت
اما دیگه اون ها رفته بودن واقعا وضعیت بدی بود. فکرش رو بکنید که تو یه هوای سرد زمستونی با لباس های
خیس بر عکس با یه پا از درخت اویزون باشی! پام داشت کنده میشد. احساس میکردم همه ی محتویات
معدام داره میاد تو دهنم. هر چی فحش بلد بودم ونبودم به اون یارو داده بودم. به نظر میرسید اسمش آزاد
باشه. آخه آزادم شد اسم؟! بری بمیری با اون اسمت که من رو بدبخت کردی. وای خدا پام کنده شد چند
ساعتی بود که همون طور آویزون بودم؛ هوا کم کم داشت تاریک میشد. از سرما میلرزیدم، پای راستم کاملا
بی حس شده بود؛ حالم واقعا بد بود، چشمام رو روی هم فشار دادم. ای خدا چرا من این طوری بودم. تو بد
ترین شرایطم از هوش نمیرفتم؛ اگه بی هوش میشدم حداقل درد کمتری رو حس میکردم! فکر کنم موقع
مرگمم از هوش نرم! وای الان وقت این فکرها بود اخه مهرماه؟ اووف خدا لعنتت کنه فرزان با این آشی که برای
من پختی!
دوباره داشتم جد فرزان رو مستفیض میکردم که صدایی شنیدم. آزاد با یه نگهبان داشت به این سمت می
اومد امیدوار بودم بخواد من رو پایین بیاره که همین طور هم شد