دانلود رمان های عاشقانه | رمان های بدون سانسور | عکس نوشته های فاز سنگین | داستان های کوتاه غمگین

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاز سنگین» ثبت شده است

عکس نوشته منو رفیقام شما همه

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه

دلنوشته دختر توی سن کم


هَر دُختریـ تـویـِ سِنِــ کَمِشـ بایـَد رابِطِه‍ با یِـه‍ آدَم عَوضیـ رو تَجربِه‍ کُنِه‍ 

بایَد وُجودِشـ رو تَسلیـمـ اونـ کُنِه‍ 

دِلِشـ بایَـد بِشکَنِه‍ 

بایَد‌ ضَربـِه‍ بُخورِه 

وَقتیـ کـِه‍ دیــد‍ کَسیـ کِنارِشـ نیستـ 

خودِشـ تَنهاییـ زَخماشـ رو دَرمانـ کُنِه‍ 

بایَـد رو پایـِ خودِشـ بِایستِه‍ 

تَجرُبِه‍ هاشـ اونـو قـَویــ میکُنِه‍ 

زود دِلـ نمیبَندِه‍ عاقِلانِه‍ تَصمیمـ میگیرِه 

مُطمئِن‍َمـ اونـ دُختـَر بِهتَرینــ ‍هَمسَر  و بِهتَرینــ مادَر  میشِه‍

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
فازخونه

داستان کوتاه فوق العاده غمگین جدایی

دختر:عشقم؟😢

ینی میشه منو و توام ی دختر بیاریم مثه بقیه خونواده ها بشیم سه تایی😍😋

پسر:آره خانومم چرا نشه😍میخوای همین الان سه تا شیم؟😂❣

دختر:ئه عنو ببینا😢😂من دارم جدی حف میزنم این میرینه ب احساسم😒😕

پسر:خانومم قهرنکن خو ببشید😢

دختر:قر نیسم باو😢بیا حف بزنیــم از آینده😋

پسر:چش خانومم بیا سرتو بزار رو سینم برام حرف بزن😍

دختر:میگما🤔

پسر:قیافشو نگا توله😂😍جونم عشقم بگو

دختر:میشه مام سه تایی شیم😢

پسر:از سرشب هی پرسیدیا😐منم گفتم چرا نشه خانومم😢❣

دختر:باجه پ بیا بخوابیم😢😍

پسر:😳میخواسیم حرف بزنیما

دختر:خو حرفم تموم شده😢

پسر:چیزی شده؟😕

دختر:ن آقاییم خو حفم تموم شده تو حف بزن😢😍

پسر:باشه😍یادته میگفتم ی روز میرسه اسمت میاد تو شناسنامم؟

میگفتیم هرطوری شده باید ب هم برسیم دیدی آخرشم خانوم خودم شدی؟

دختر:مگه میشه یادم نیاد بهترین روزای عمرمو😳تک تک ثانیه هاش یادمه قبلا گفته بودم ک انیشتنم🤓

پسر:اره😂انیشتن خودمی😍ببین ی روز میرسه من و تو و نی نیمون سه تایی میشیم ی خونواده خوشبخت خیلی خیلی خوشبخت تر از الان

دختر:وای🙊دخترم ندارمش ولی همینکه ازش میگی قلبم بالا پایین میشه😢😍

پسر:دخترم ن دخترمون😒دختجی باجی اونجویی نگا نکن خو عن😢بخوابیم فردا باید بری سرکار

پسر:باشه خوب بخوابی عشقم💋😍

دختر:توام خوب بخوابی😻💋


ی سال بعد...      


از سرکار میاد خونه میبینه خانومش با شکمه برجستش افتاده رو زمین بیهوش شده لباشم خشکه تندی دس میندازه زیر پاش بلندش میکنه میزارتش تو ماشین با آخرین سرعت تو راه بیمارستان هی از آیینه پشت و نگا میکنه زیر لبش میگه یا مولا جفتشونو سالم از خودت میخوام😞از بین تموم ماشینا با سرعت میرونه میرسه بیمارستان🏨میان عشقشو میبرن اتاق عمل اونم هی پشت در رژه میره نذر میکنه بغضش میترکه ی قطره اشک میاد یاد حرف عشقش میوفته گفته بود نمیخوام هیچ وقت گریه کنی دو قطره سه قطره پشته هم اشکاش بیشتر میشه در اتاق عمل باز میشه پرستار و با دخترش میبینه زیر لبش میگه خدایا شکرت🤕🙏🏻

پرستار:آقا دخترتونو ببینین میخوام ببرمش

پسر:ای جونم😍خانوم پرستار خانومم کی ب هوش میاد ببینمش

پرستار:دکترا دارن تلاششونو میکنن😔شمام دعا کنید فقط

پسر:😳ینی چی؟

پرستار:احتمالا خانومتون از ظهر دردش شرو شده بود دیر رسوندینش بیمارستان😔

پاهای پسر سست میشه میشینه رو زمین دیگه هیچی حالیش نیس یهو ی دکتر اومده بیرون گفته دستگاه شک بیارین پسر فقط نگاشون میکنه دیگه چیزی نمیشنوه عشقش زندگیش خانوم خونش مامان دخترش دیگه نیس پیشش بعد چن دقیقه دکتر میاد بیرون زانو میزنه پیشش میگه متاسفم پسرم😞غم آخرت باشه پسر فقط نگاش میکنه

اصن باورش نمیشه امروز عشقشو گذاشته زیر خاک باورش نمیشه واسه آخرین بار صورت عشقشو دیده باورش نمیشه خانومش نتونسه حتی یه بار دخترشو بغلش بگیره دلش میسوزه واسه بختشون واسه روزایی ک منتظر بودن دخترشون ب دنیا بیاد و شبشو تو بیمارستان سه تایی باهم باشن یاد اون روز میوفته ک وقتی فهمیدن دارن سه تا میشن کلی شاخه رز خریدن تو خیابونا ب آدما میدادن و میگفتن داریم مامان بابا میشیم میره تو اتاقشون لباساشو بو میکشه گریه میکنه داد میزنه مشت میزنه یهو صدایه گریه بچشو میشنوه بچه ای ک تولدش و روز مرگ مادرش تو ی روزه میره بغلش میکنه سرشو میبوسه میگه اسم مادرت مبارکت دختر


جدایی
۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
فازخونه

دلنوشته 40 روز گذشت

دِلم تَنگِش بود😣

پاشُدم رَفتَم سَر مَزارِش🚶

40روز گُذَشت😊

ھھ 😡

چِقَد زود😱

دِلم صِداشو💫🔊 میخواس

هیِکل گُندشو💪👅 کھ هِی بِزَنَمِش👊😞

دِلم دَعوا کَردَناشو 😡میخواس😞

خیلی زود رَفتی نَفَسم🚶

وَلی یادتھ یھ روز بهت قول دادھ بودم اگھ نباشی نیسَم؟:)

میخوام بھ قولَم عَمل کُنم:)

زودی میام 🚶پیشِت عِشقَم:)


خودکشی
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فازخونه

عکس نوشته داشی

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه

دلنوشته شب ها خوابم نمیبره

خیال نکن اینکه شبها تا صبح بیدارم،
از غم توست!!
نه 
اصلا
من بالشم که خیس باشد 
خوابم نمیبرد...
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه

یه روز ک دیگه دیره

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فازخونه

غریبه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فازخونه

حاجی اعتماد ممنوع

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه

عکس نوشته تنهایی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه

تیغ روی دست

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فازخونه

بچه فقیر را هوس عاشقی کردن ممنوع

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
فازخونه

دانلود رمان تاوان شکستنم pdf

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه

خودکشی پسر ۱۷ ساله بخاطر عشقش

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فازخونه

عکس نوشته ببین دخی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فازخونه

عکس نوشته کی جامو گرفت؟

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فازخونه

دوستی با گرگ

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
فازخونه

تنهایی زیر بارون...

تنهایی زیر بارون

کلی اشتباه کردم 

ساختم رابطه رو از اول تا الان

محال واسم برگرده مثل روز اول باورام

سخته ولی درکش میکنم

میدونم میرم تهش ترکش میکنم

پس نیازی نی بت میدونم

واست خاطره ساختم که نری نبازم

ولی میری و باختم دوباره بازم 

نمیخوام جلو بره ساعت بیست چاری 

شبی که نمیخوابم و صبحش تکراری

دوست دارم منم از رو حالت اجباری

فکرای پیچیدم با چشمای سادت

دو تا بدبخت توو اوج سعادت

رابطه دریا بود موجی میشدی

استرس میدادی هرروز بیخودی

انقد دنبالت بودم فراری شدی

انقد همو دیدیم که تکراری شدیم 

مست بودی راست بودم 

راست گفتی مست بودم

کار از کار گذشته و پر کردی کمبودم

خاطره ساختیم از چشم سومم

یادمه یادت بود یادگاریام

الان شدی خاکستر جا سیگاریام

همون بودی که میگفتم همیشه میخوام

همونی شدی که میگفتم اسمشم نیار 

هر لفظی اومدی خاطرش مونده 

داستانت کامل نی اخرش مونده

کامل میشه وقتی بیای خونه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فازخونه

عکس نوشته مخصوص پس زمینه

دانلود عکس نوشته
حجم: 362 کیلوبایت
توضیحات: عکس نوشته مخصوص پس زمینه
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فازخونه